نه ماهگی السا
فرشته ی کوچولوی من! نه ماهه ی نازم!
نه ماه را در کنار هم پشت سر گذاشتیم ..... روزهای شیرین و تکرار نشدنی ...... با خاطرات زیبا و دوست داشتنی و تجربه های ناب ..... و هر روز که میگذره من بیشتر عاشقت میشم و دلم برای روزهای گذشته بیشتر تنگ میشه.
مهمترین اتفاق این ماه رویش اولین مروارید روی لثه های نرم و نازک دخترکم بود ، بالاخره در دویست و پنجاه و هشت روزگی دلبند ما دندون دار شد
با توجه به علایم قبل از رویش دندون که خیلی وقت بود با ما همراه بود دیدن یه دندون ریزه میزه تو دهن شما موفقیت و شادی وصف نشدنی در خانواده ی ما به حساب میومد به طوری که در کسری از ثانیه مامی این خبر رو در سطح شهر پخش کرد و داستان کشف هم از این قرار بود که بعد از خوردن قطره شما در حال نوشیدن آب بودی که شنیدن یه صدای کوچولوی برخورد دندون با لیوان همان و انگشت در دهان شما کردن و کشف یه چیز نوک تیز روی لثه ی شما توسط اینجانب و کسب افتخار همان
مامان ملیحه هم سریع دست بکار شد و دو روز بعد یه آش دندونی خوشمزه برات پخت که به قول خودش رویش دندون شما راحت تر بشه تا سر فرصت و با حوصله تدارکات جشن دندونی انجام بشه ، ناگفته نمونه که این سرفرصت تقریبا یک ماه طول کشید
یه مسافرت چند روزه هم با دوستامون رفتیم شمال که این مسافرتمون اصلا قابل مقایسه با مسافرت عید نبود و کلا دیدگاهمون نسبت به مسافرت با بچه عوض شد و خیلی خیلی بهمون خوش گذشت البته دوستامون هم در امر بچه داری خیلی بهمون کمک کردن جا داره همین جا از خاله مهدیس نازنین و خاله شیرین مهربون که همیشه به ما لطف دارن تشکر کنم.
نه ماهگی السا به روایت تصویر
وااااااا این چرا اینطوری شد؟!
این چی بود خوردم؟؟!!
ای بابا پای خودمه دیگه