الساالسا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

السا دلبند مامان و بابا

خانواده سه نفره ما

1394/8/12 5:36
نویسنده : مامان لیدا
534 بازدید
اشتراک گذاری

السا جونم روز پنجشنبه 93/8/15 برای اولین بار سه تایی وارد خونمون شدیم و از بدو ورود با کمک مامان ملیحه و مامانی مشغول کسب تجربه های بچه داری شدیم.

روزهای اول شما دختر خیلی خوبی بودی و بیشتر وقت ها خواب بودی،خدا رو شکر اصلا زردی نداشتی و از این بابت من بسیار خوشحال بودم فقط مشکل کمبود شیر من بود که شما سیر نمیشدی و همش تو بغل من در حال تلاش برای خوردن ذره ای شیر بودی ،فکر کنم استارت بغلی شدن رو از همون روزها زدی چشمک

ده روز اول مامان ملیحه خونه ما بودن و از من و شما مراقبت میکردن و تقریبا همه ی کارهای شما رو مامان ملیحه و مامانی انجام میدادن ، پریناز جون و نازلی جون هم هرروز میومدن پیشمون و ما رو تنها نمیزاشتن که جا داره همین جا از همشون بابت زحمت هایی که برامون کشیدن تشکر کنم . تو این مدت اقوام و دوستان هم به دیدنمون میومدن وحسابی دور و برمون شلوغ بود و دخترمون هم کلی کادو گرفته و برای خودش سرمایه داری شده بود خندونک

روز جمعه 93/8/16 اولین بار رفتی حموم که مامانی زحمت شستن و مامان ملیحه زحمت پوشوندن لباس رو به عهده داشتن و شما هم اصلا گریه نکردی و از حموم کردن خوشت اومد.

اولین حمام السا

 

 

شش روز بعد از تولد یعنی 93/8/20 شناسنامه دار شدی و هفت روز بعد از تولد نافت هم افتاد . روز دهم هم مامانی به مناسبت تولد شما همه اقوام و دوستان و آشنایان رو برای صرف ناهار به رستوران فرهنگیان دعوت کردن و بعد از صرف ناهار هم اقوام درجه یک اومدن خونه ما و حاج آقا(پدر بزرگ من)تو گوش شما اذان گفتن و مراسم نام گذاری شما انجام شد و همون شب ما هم وسایلمون رو جمع کردیم و رفتیم خونه مامان ملیحه اینا.

 

 

 

 

پسندها (4)

نظرات (1)

مامان آنیسا
12 آبان 94 14:21
السا جونم خوشکل خاله به خونه خوش اومدی خوش به حالت عزیزم که السا زردی نداشت اگه بدونی من سر آنیسا به خاطر زردیش چی کشیدم 40 روزی درگیر بودیم تا بالاخره زردیش اومد پایین یعنی افسردگی گرفتم به خاطر این زردی خوش به حال السا جونم که بدون زحمت سرمایه دار شده
مامان لیدا
پاسخ
مرسی خاله جون ممنون از محبتت، ای جونم زردی هم خیلی شایع هست تو نوزادان هم مامانا اذیت میشن هم نی نی ها