الساالسا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

السا دلبند مامان و بابا

دنیای با تو بودن

جوجو کوچولوی مامان از اون روزی که متوجه حضورت شدیم من و بابایی کلی کتاب با موضوع  مادر و کودک خریدیم و هر روز دونه دونه کتاب ها رو طبق سن شما مطالعه کرده تو ذهنمون شکل تو رو ترسیم می کردیم و دلمون برات ضعف میرفت ، چون نمیدونستیم دختری یا پسر تو رویاهامون یه روز دختر میشدی یه روز هم پسر و از اونجاییکه  سلامتی تو از همه چیز برامون مهمتر بود میگفتیم دختر و پسر فرقی نمیکنه ولی راستش رو بخوای  ته دلمون خیلی دوست داشتیم که شما دختر باشی خلاصه این وضعیت ادامه داشت تا جنسیت شما مشخص بشه .          خبر نی نی دار شدن ما تا اول خرداد ماه هزارو سیصد و نود و سه مخفی موند و اون روز بابایی خودش این...
24 مهر 1394

مروری برگذشته

دخترک نازم همونطور که تو پست قبل برات نوشتم من و بابایی یازده اسفند ماه متوجه حضورت شدیم و قرار گذاشتیم فعلا این موضوع بین خودمون بمونه و به هیچکس چیزی نگیم،بعد از دیدن جواب آزمایش چون شما خیلی کوچولو بودی دکتر وقت معاینه رو موکول کرد به بیست و ششم اسفند یعنی آخرین روزی که مطب دایر بود.از اونجاییکه تعطیلات عید نزدیک بود و ما هر سال تعطیلات رو دسته جمعی با مامانم اینا و خانواده بابا فربد می رفتیم نوشهر ویلای مامان اینا ،نمی دونستیم که میتونیم امسال هم اونا رو همراهی کنیم یا نه در واقع میترسیدیم مسافرت برای من و شما خطرناک باشه و  قبل از مشورت با دکتر همش بهانه میاوردیم که شاید امسال ما مسافرت نیاییم و از اونجاییکه مامانا همیشه نگران بچه ...
23 مهر 1394

دلبند ما

سلام                                                                                                           &nb...
21 مهر 1394